فهرست مطالب

پزشکی بالینی ابن سینا - سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 44، تابستان 1386)

مجله پزشکی بالینی ابن سینا
سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 44، تابستان 1386)

  • 88 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1386/08/20
  • تعداد عناوین: 14
|
  • مقالات پژوهشی
  • داریوش شکیبایی، زهراالسادات میرعباسی صفحه 5
    مقدمه و هدف
    هوموسیستئین هر چند که در متابولیسم طبیعی بدن نقش مهمی دارد، اما مقادیر زیاد آن به عنوان یک ریسک فاکتور بیماری های قلبی و عروقی شناخته می شود. این حالت در بیماری موسوم به هیپرهوموسیستئینمیا دیده شده و معتقدند که هوموسیستئین منجر به استرس اکسیداتیو و تاثیرات توکسیک بر اندوتلیوم عروقی و در نتیجه بیماری های عروق کرونری می گردد. با توجه به تاثیرات متنوع هوموسیستئین بر عروق و کاردیو میوسیت ها و همچنین با توجه به اینکه روند پاتوژنیک این تاثیرات هنوز بخوبی مشخص نمی باشد، مطالعه حاضر به منظور تعیین تاثیر آن بر قلب مجزا شده رت صورت گرفته است.
    روش کار
    مطالعه از نوع تجربی و بر روی رت های نر بالغ (n= 20) صورت گرفت. قلب حیوانات مطابق روش لانگندورف مجزا و تحت پرفیوژن با محلول کربس قرار گرفته و پس از مرحله تثبیت اولیه (20 دقیقه) در سه گروه و با غلظت های مختلف (0.1, 0.5 و 0.05 میلی مول در لیتر) تحت پرفیوژن با کربس محتوی هوموسیستئین به مدت 25 دقیقه قرار داشتند. بررسی روند تغییرات پارامترهای قلبی پس از تجویز هوموسیستئین در هر گروه با استفاده از Repeated measure ANOVA و مقایسه مقادیر پارامترها بین گروه های مختلف با استفاده از ANOVA یکطرفه و Tukey post test صورت گرفت.
    نتایج
    تجویز هوموسیستئین تغییر معنی داری در پارامتر مهم عملکردی قلب یعنی RPP ایجاد نکرده اما منجر به افزایش معنی دار میزان جریان مایع کرونری شده است. این افزایش در حضور بالاترین غلظت هوموسیستئین از دقیقه 5 تا 25 دیده شد. در گروه با غلظت متوسط در دقایق 5 و 10 و در گروه با غلظت پایین فقط در دقیقه پنجم ملاحظه گردید.
    نتیجه نهایی: در مجموع نتایج نشان دهنده این است که هوموسیستئین تاثیر گشادکنندکی بر عروق کرونر داشته که این تاثیر مستقل از عملکرد قلبی بوده است.
    کلیدواژگان: جریان کرونری، موش صحرایی، هوموسیستئین، هیپرهوموسیستئینمیا
  • کتایون خوشابی، آرش میراب زاده، شهرام مرادی، مهسا گیلانی پور صفحه 11
    مقدمه و هدف
    اختلال بیش فعالی و کمبود توجه (ADHD) یکی از اختلالات شایع روانپزشکی در کودکان و نوجوانان است. مطالعه حاضر به منظور تعیین نقش عوامل سرشتی و سایر عوامل خطر ساز در ابتلا به داخل ADHD صورت گرفت.
    روش کار
    آزمودنی های مطالعه حاضر را که از نوع توصیفی- مقایسه ای است 180 کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی و کمبود توجه و 210 کودک طبیعی بعنوان گروه کنترل تشکیل می دادند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش خصوصیات سرشتی و سایر عوامل خطرساز کودکان استفاده گردید. اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون آماری مجذور کای آنالیز گردید.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که میزان تیپ مزاجی دشوار و اختلال یادگیری در کودکان گروه آزمایش و سابقه اختلال یادگیری، اختلال بیش فعالی و کمبود توجه و اختلالات روانی در والدین و بستگان گروه آزمایش بیش از گروه کنترل بود.
    نتیجه نهایی: یافته ها نشان دهنده تاثیر قوی و بارز عوامل سرشتی در ابتلای به اختلال بیش فعالی و کمبود توجه می باشد و تاثیر عوامل سرشتی و زیستی را در ابتلای به این بیماری غالب تر از عوامل محیطی می داند.
    کلیدواژگان: اختلال بیش فعالی و کمبود توجه، اختلالات رفتاری، عوامل خطر
  • زینب شیروانی فارسانی، کامران منصوری، علی بیدمشکی پور، علی مصطفایی صفحه 16
    مقدمه و هدف
    برای تجزیه ماتریکس خارج سلولی، جداسازی و کشت اولیه سلول ها، از آنزیم های پروتئولیتیک، بخصوص کلاژناز برای هضم بافت استفاده می شود. یافتن پروتئاز جایگزین کلاژنازهای باکتریایی یا جانوری در منابع گیاهی که راحتر و کم هزینه تر تخلیص گردد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در مطالعه حاضر از آنزیم اکتینیدین که به وفور در میوه کیوی یافت می شود، برای جداسازی و کشت هپاتوسیت های کبد موش صحرایی استفاده شد.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی آنزیم اکتینیدین پس از تخلیص، در غلظت های مختلف با روش پرفیوژن یک و دو مرحله ای برای جداسازی هپاتوسیت ها از کبد موش صحرایی بکار برده شد. هپاتوسیت های جدا شده در پلیت های کلاژن دار در محیط کشت ویلیامز- ای کشت داده شدند. درصد زنده بودن سلول های جدا شده با استفاده از آزمون تریپان بلو و مورفولوژی سلول ها در مراحل کشت پس از رنگ آمیزی با روش پاپانیکولا بررسی شد.
    نتایج
    اکتینیدین با غلظت 0.4 میلی گرم در میلی لیتر در روش پرفیوژن دو مرحله ای توانست بطور مناسب هپاتوسیت ها را از کبد موش جدا نماید. درصد سلول های جدا شده 95-90 درصد تخمین زده شد. سلول ها پس از کشت درپلیت های حاوی کلاژن مرفولوژی هپاتوسیت را به وضوح نشان دادند.
    نتیجه نهایی: این نتایج نشان داد که اکتینیدین پروتئاز مناسبی برای جداسازی هپاتوسیت ها از کبد است. بعلاوه، تخلیص اکتینیدین در مقایسه با کلاژنازها ساده تر و کم هزینه تر است.
    کلیدواژگان: اکتینیدین، کلاژناز، هپاتوسیت
  • فاطمه اقبالیان صفحه 23
    مقدمه و هدف
    تعویض خون، جایگزینی تمام یا قسمت اعظم توده گلبول های قرمز و پلاسمای یک فرد گیرنده، با پلاسما و گلبول های قرمز سازگار از یک یا چند دهنده می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوارض تعویض خون در نوزادان بستری در بیمارستان اکباتان همدان در فاصله سال های 84-1381 انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی 120 نوزاد که فقط به علت زردی تحت تعویض خون قرار گرفته بودند، انجام پذیرفت عوارض مورد بررسی شامل هیپوکلسمی، هیپرکالمی، ترومبوسیتوپنی، انتروکولیت نکروزان (NEC)، ایست قلبی، هیپوگلیسمی، هیپوترمی، تشنج، سپسیس و مرگ و میر بعد از تعویض خون در مدت بستری در بیمارستان بود. اطلاعات حاصله، با نرم افزار آماری SPSS ویرایش دهم و با استفاده از آزمون c2 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    نتایج
    از 120 نوزاد مورد بررسی، 64 نوزاد (53.3 درصد) پسر و 56 نوزاد (46.7 درصد) دختر بودند. فراوانی عوارض ناشی از تعویض خون 74 مورد (%61.7) بود. ترومبوسیتوپنی با 51.7 درصد بیشترین و هیپوکلسمی با 30.8 درصد دومین عارضه مشاهده شده در این نوزادان بود. هیچ موردی از انتروکولیت نکروزان دیده نشد. فراوانی مرگ و میر ناشی از تعویض خون 6 مورد (5 درصد) بود. عوارض ناشی از تعویض خون در نوزادان با وزن کمتر از 2500 گرم بیشتر از نوزادان با وزن بیش از 2500 گرم بود (P<0.05). عوارض ناشی از تعویض خون در نوزادان پره ترم بیشتر از نوزادان ترم بود (P<0.05).
    نتیجه نهایی: این مطالعه نشان داد ترومبوسیتوپنی شایعترین عارضه ناشی از تعویض خون در نوزادان است و فراوانی عوارض و مواردی مانند تشنج، ایست قلبی- تنفسی و مرگ و میر به دنبال تعویض خون در نوزادان پره ترم و نوزادان با وزن هنگام تولد کمتر از 2500 گرم بیشتر از نوزادان ترم و نوزادان با وزن بیشتر از 2500 گرم می باشد.
    کلیدواژگان: زردی نوزادی، تعویض خون، عوارض
  • میرهادی خیاط نوری صفحه 28
    مقدمه و هدف
    وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم، مسدود کننده های کانال های کلسیمی با کاربرد وسیع برای درمان بیماری های قلبی- عروقی می باشند. چندین مطالعه نشان داده اند که مسددهای کانال های کلسیمی دارای اثرات ضد تشنجی در مدل های حیوانی مختلف هستند (اما در همه مدل ها این اثرات نشان داده نشده است). هدف از این مطالعه، تعیین اثر وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم بر آستانه تشنجات کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول و مقایسه این اثرات در موش سوری می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی 320 راس موش سوری به 32 گروه 10 تایی تقسیم شدند. موش های سوری گروه مورد دوزهای 10, 5, 2.5, 1, 0.5 و 20 mg/kg از مسددهای کانال های کلسیمی را به صورت داخل صفاقی قبل از تعیین آستانه تشنجات ناشی از پنتیلن تترازول وریدی و موش های گروه کنترل نرمال سالین دریافت کردند. بعد از انجام آزمایشات اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون های آماری توکی و آنوا آنالیز گردیدند.
    نتایج
    نتایج مطالعه نشان داد که آستانه تشنجات کلونیک در گروه کنترل برابر با 33.4±0.42 میلی گرم بر کیلوگرم بود. در حیواناتی که قبلا وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم تجویز شده بود، آستانه تشنجات به صورت وابسته به دوز افزایش یافت. مقایسه ما بین مسددهای کانال های کلسیمی نشان داد که بیشترین و کمترین اثر ضد تشنجی را به ترتیب دیلتیازم و وراپامیل داشتند.
    نتیجه نهایی: نتایج بدست آمده از فعالیت ضد تشنجی مسددهای کانال های کلسیمی احتمالا به دلیل اثر آنتاگونیستی بر کانال های کلسیمی وابسته به ولتاژ است.
    کلیدواژگان: نتیلن تترازول، تشنج، دیلتیازم، نیفدیپین، وراپامیل
  • شهلا نصراللهی، ناهید رادنیا، منصوره سادات قافله باشی صفحه 35
    مقدمه و هدف
    عوارض برش سزارین ممکن است علی رغم رعایت استریلیتی اتفاق افتد. این عوارض از جمله عفونت و بازشدگی برش کیفیت زندگی بیماران را شدیدا متاثر ساخته و منجر به مراجعات مکرر پزشکی و گاهی بستری مجدد بیمار و یا حتی ترمیم مجدد می گردد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه بازشدگی زخم در سه روش ترمیم زیر جلد با نخ پلین، ویکریل و عدم ترمیم زیر جلد، پس از عمل جراحی سزارین انجام شده است.
    روش کار
    مطالعه حاضر بصورت کارآزمایی بالینی بر روی 690 زن باردار که طی سال های 83 و 84 در بیمارستان فاطمیه همدان تحت عمل جراحی سزارین قرار گرفتند، انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه عبارت بود از: زنان باردار تک قلو با ضخامت زیر جلد بیشتر از 2 سانتی متر، که به هر علتی تحت سزارین قرار می گرفتند، زنان دارای ریسک فاکتور بازشدگی زخم مانند آبریزش طولانی (بیش از 18 ساعت)، مدت عمل بیشتر از 90 دقیقه، انسزیون با برش عمودی، مصرف کورتون و داروهای سرکوبگر ایمنی، بیماری سیستمیک از جمله دیابت، بیماری قلبی از مطالعه حذف شدند. بیماران بطور تصادفی به سه گروه ترمیم زیر جلد با نخ پلین، ویکریل و عدم ترمیم زیر جلد، تقسیم شدند. تمامی بیماران سه دوز آنتی بیوتیک پروفیلاکتیک (سفازولین) دریافت کردند. بیماران در طی بستری و یک هفته پس از عمل از نظر عفونت زخم بررسی شدند. اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS ویرایش سیزدهم و با استفاده از آزمون آماری مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    نتایج
    بیماران سه گروه از نظر مشخصات دموگرافیک (سن، پاریتی، سن حاملگی و علت سزارین) اختلاف آماری معنی داری نداشتند (P>0.05). میزان بازشدگی زخم در سه گروه ترمیم زیر جلد با نخ پلین، ترمیم زیر جلد با نخ ویکریل و عدم ترمیم زیر جلد به ترتیب 7 درصد، 2.6 درصد و 0.9 درصد بود؛ که اختلاف در میزان بازشدگی زخم در سه گروه، از نظر آماری معنی دار بود (P<0.05). عفونت زخم فقط در دو بیمار دیده شد که هر دو در گروه ترمیم زیر جلد با نخ پلین قرار داشتند. اختلاف در میزان بروز عفونت در سه گروه، از نظر آماری معنی دار نبود (p>0.05).
    نتیجه نهایی: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که عدم ترمیم زیر جلد در بیماران تحت اعمال جراحی سزارین، خطر باز شدن زخم را افزایش نمی دهد. در حالی که ترمیم زیر جلد با نخن پلین در مقایسه با ترمیم آن با نخ ویکریل و عدم ترمیم زیر جلد، میزان بازشدگی زخم را افزایش می دهد.
    کلیدواژگان: باز شدگی زخم، سزارین، عفونت زخم
  • علیرضا یاوری کیا صفحه 40
    مقدمه و هدف
    کمردرد یکی از شایع ترین بیماری ها می باشد که درمان های متفاوتی برای آن پیشنهاد شده است. از جمله دارودرمانی، فیزیوتراپی، جراحی و... در این مطالعه اثر پروتکل های درمانی آنتی دپرسانتها و آنتی دپرسانتها همراه با داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.
    روش کار
    مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی مداخله ای می باشد و بر روی بیمارانی که دچار کمردرد مزمن بدون علت ارگانیک شده اند در زمستان سال 84 و بهار سال 85 انجام شده است. بیماران به دو گروه 100 نفری تقسیم شدند که برای گروه یک پروتکل درمانی آنتی دپرسانت سه حلقه ای (TCA) و برای گروه دوم آنتی دپرسانت سه حلقه ای + داروی ضد التهابی غیر استروئیدی (NSAID) تجویز گردید. میزان پاسخ به درمان در هر گروه، با استفاده از 2 شیوه سیستم VAS در زمان های 2 هفته، 1 ماه و 3 ماه پس از درمان بررسی شد. داده های مربوط به بیماران شامل سن، جنس، مصرف سیگار و میزان پاسخ به درمان ثبت گردید. اطلاعات جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS با استفاده از آزمون های c2 و t-test و ANOVA مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    نتایج
    از مجموع 200 بیمار مورد مطالعه 83 بیمار (41.5 درصد) مرد و 117 بیمار (58.5 درصد) زن بودند محدوده سنی بیماران 21 تا 75 سال و میانگین سنی بیماران 43.1±14.1 سال بوده است. در مورد خصوصیات دموگرافیک شامل سن، جنس در دو گروه درمانی اختلاف آماری معنی داری دیده نشد به ترتیب P= 0.78 و P= 0.66، در مورد مصرف سیگار نیز در دو گروه اختلاف آماری معنی داری دیده نشد P= %68، میزان درد پس از سه ماه در بیماران دریافت کننده TCA همراه با NSAID بطور معنی داری از نظر آماری کمتر از بیماران دریافت کننده TCA به تنهایی می باشد. (در هر دو گروه P<0.05 می باشد) در هر دو شیوه اندازه گیری درد، روند تغییرات میزان درد طی زمان، در دو گروه درمانی اختلاف آماری معنی داری نداشته و با یکدیگر متفاوت نبوده است (P>0.05).
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد هر دو پروتکل TCA و TCA همراه با NSAID در درمان کمردرد مزمن موثر می باشند. ولی تاثیر TCA همراه با NSAID در درازمدت تا حدودی بیشتر از TCA به تنهایی می باشد.
    کلیدواژگان: اندازه گیری درد، داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای، داروهای ضد التهابی، کمردرد
  • فرهاد فراهانی، فتح الله بهنود صفحه 45
    مقدمه و هدف
    با توجه به استفاده گسترده از تکنیک جراحی آندوسکوپیک سینوس و نقش اساسی سی تی اسکن کرونال در شناخت مسیرهای طبیعی درناژ سینوس ها، شناسایی الگوهای اصلی بیماری های التهابی سینونازال و واریانس های آناتومیک همراه آن جهت طرح ریزی تکنیک مناسب جراحی قبل از عمل ضروری می باشد. این مطالعه به منظور ارزیابی شیوع الگوها و واریاسیون های فوق در بیماران مبتلا به بیماری های التهابی مزمن سینونازال که در بیمارستان های امام خمینی، بوعلی و آتیه شهر همدان طی سال های 83-79 جراحی شده اند صورت گرفته است.
    روش کار
    این پژوهش توصیفی آینده نگر بر روی سی تی اسکن های کرونال 385 بیمار مبتلا به بیماری التهابی مزمن سینونازال که تحت عمل جراحی آندوسکوپیک سینوس قرار گرفتند صورت پذیرفت. از بیمارانی که بر اساس علایم بالینی به تشخیص متخصص گوش و حلق و بینی مبتلا به رینوسینوزیت مزمن بوده و پس از 6-3 هفته درمان دارویی پاسخ مناسب بالینی در آنها مشاهده نشد، سی تی اسکن کرونال و در صورت نیاز آگزیال بعمل آورده شد. سی تی اسکن عمدتا در پنجره استخوانی (Bone Window) یا بینابینی انجام شده و در مواردی که شک بوجود توده های بافت نرم به غیر از پولیپوز وجود داشت، پنجره بافت نرم نیز تهیه می شد. سی تی اسکن ها تماما توسط رادیولوژیست گزارش و الگوهای التهابی اصلی و واریاسیون های آناتومیک همراه آن تعیین و به همراه اطلاعات دموگرافیک و یافته های بالینی بیماران با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی مورد قضاوت قرار می گرفت.
    نتایج
    از مجموع 385 بیمار الگوی اینفاندیبولر در 11.1 درصد، استئومئآتال یونیت 37.6 درصد، اسفنواتموئیدال رسس 21.2 درصد، سینونازال پولیپوز 18.9 درصد و الگوی اسپورادیک در 24.4 درصد بیماران مشاهده شد. این الگوها بصورت منفرد یا در بعضی از بیماران بصورت ترکیبی از چند الگو وجود داشت. الگوهای سه گانه انسدادی در 70.1 درصد بیماران مشاهده گردید. واریاسیون های آناتومیک همراه در 73.2 درصد بیماران رویت شد که به ترتیب شیوع عبارت از انحراف تیغه بینی 50.6 درصد، کونکابولوزا 28.5 درصد، پنوماتیزاسیون وسیع سینوس اسفنوئید 17.9 درصد، توربیت میانی پارادوکس 16.1 درصد، سلول هالر 15.5 درصد، بولااتموئیدالیس بزرگ 10.3 درصد، آنسینیت پروسس آتلکتاتیک 8.8 درصد، سلول آگرنازی 8.3 درصد و سلول انودی 3.1 درصد بود.
    نتیجه نهایی: بالا بودن شیوع الگوهای پیشرفته بیماری التهابی سینونازال و واریاسیون های آناتومیک در این مطالعه با توجه به اینکه تمامی بیماران کاندید عمل جراحی بوده اند تا حدی قابل انتظار است ولی مراجعه دیر هنگام به جراح بدلیل مشکلات اجتماعی- اقتصادی نیز می تواند در این خصوص تاثیرگذار باشد.
    کلیدواژگان: جراحی آندوسکوپیک سینوس، سینوزیت مزمن، سینوس های پارانازال
  • محسن قراخانی، بهشاد نقش تبریزی، فرزاد امامی، محمد علی سیف ربیعی صفحه 51
    مقدمه و هدف
    در حال حاضر در کشور ایران اولین عامل مرگ و میر، بیماری های قلبی و عروقی و در راس آنها بیماری های عروق کرونر می باشد. بیشترین خطری که بیماران با ضایعات عروق کرونر را تهدید می کند سکته قلبی و عوارض ناشی از آن می باشد. حساس ترین زمان برای بیمار دچار سکته قلبی، 24 ساعت اول و بویژه چند ساعت اولیه پس از بروز درد حاد سینه می باشد. هدف از این مطالعه بررسی فاصله زمانی از شروع درد حاد سینه تا بستری در بخش مراقبت های ویژه قلبی (CCU) و عوامل موثر بر آن در بیماران مبتلا به به سکته قلبی می باشد.
    روش کار
    این مطالعه یک بررسی تحلیلی- مقطعی می باشد که بر روی 164 بیمار با ت تشخیص قطعی سکته قلبی که در بخش CCU بیمارستان اکباتان شهر همدان بستری شده بودند، انجام شد. در این مطالعه بیماران از هر دو جنس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS و آزمون آماری t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    میانگین مدت زمان صرف شده از زمان شروع درد سینه بیماران تا بستری شدن در 282, CCU دقیقه بود. میانگین زمان از شروع درد تا مراجعه به مرکز درمانی اولیه 207 دقیقه، از مرکز درمانی اولیه تا اورژانس اکباتان 73 دقیقه و از اورژانس تا بستری در 28 CCU دقیقه طول کشیده بود. جنس، تحصیلات، فاصله محل زندگی تا مرکز درمانی، محل درد قلبی و نوع درد قلبی از جمله مهمترین عواملی بودند که بر میزان تاخیر تاثیر داشتند (P<0.05).
    نتیجه نهایی: در این مطالعه بیماران در هر سه مرحله تاخیر داشتند که با مطالعه چند مرکزی و فراهم آوردن اطلاعات نسبتا وسیع و شناخت و رفع مشکلات می توان در هر مرحله با کاهش مدت زمان تاخیر تاثیر گذاشته و مرگ و میر، عوارض و هزینه های سنگین درمان را کاهش داد.
    کلیدواژگان: انفارکتوس میوکارد، درد قفسه سینه، زمان
  • شهیر مظاهری، علی اکبر رضایی، اکرم حسین زاده صفحه 56
    مقدمه و هدف
    بعد از ریشه کنی فلج اطفال از ایران، سندرم گیلن- باره شایع ترین دلیل فلج شل حاد می باشد. مطالعات محدودی به بررسی خصوصیات اپیدمیولوژیک و بالینی این بیماری در کشور ما پرداخته اند از این رو، این مطالعه در پی آن است تا با بررسی 10 ساله بیماران مبتلا به سندرم گیلن- باره در مرکز آموزشی درمانی سینا شهر همدان به بررسی خصوصیات اپیدمیولوژیک و بالینی این بیماران بپردازد.
    روش کار
    در یک مطالعه توصیفی گذشته نگر، پرونده 80 بیمار بستری در بیمارستان با تشخیص گیلن- باره طی سال های 1373 لغایت 1383 مورد بررسی قرار گرفت. 29 بیمار به دلیل عدم وجود اطلاعات کافی از مطالعه خارج شدند. خصوصیات اپیدمیولوژیک و بالینی، عوامل خطر، یافته های پاراکلینیکی و پروتکل های درمانی مورد بررسی قرار گرفت. بهبودی کامل در این تحقیق بهبود و رفع تمامی علایم بالینی چهار هفته بعد از شروع درمان و بهبودی نسبی بهبود علایم بالینی و عدم حذف کامل آن طی مدت یاد شده در نظر گرفته شد. اطلاعات فوق به صورت دستی استخراج و توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    از 51 بیمار مورد بررسی 36 نفر (%70.59) مرد و 15 نفر (%29.41) زن بودند. نسبت ابتلا 2.4 مرد به یک زن بود. محدوده سنی بیماران بین 3 تا 85 سال قرار داشت. بیشتر بیماران در محدوده سنی بین 11 الی 20 سال قرار داشتند. شغل 13 نفر (%25.54) از بیماران دانش آموز، 11 نفر (%21.6) خانه دار، 11 نفر (%21.6) کشاورز و 7 نفر (%13.6) کارگر بودند. در 29 بیمار (%56.84) عوامل خطری همانند سابقه بیماری تنفسی، بیماری گوارشی، جراحی و تب مورد وجود داشت. بهبودی کامل در 17 بیمار (%33.32)، بهبودی نسبی در 28 بیمار (%54.88) و عدم بهبودی در 5 بیمار (%9.8) گزارش گردید. عدم بهبودی در 3 مورد (%8.83) از 35 بیمار تحت درمان با IVIG به تنهایی یا همراه با درمان های کمکی، در 2 مورد از 9 بیمار (%22.23) تحت درمان با پلاسما فرزیس و در 5 مورد (%62.5) از 8 بیمار تحت درمان با کورتیکواستروئید مشاهده شده است.
    نتیجه نهایی: نتایج حاصل از این تحقیق با مطالعات دیگر دارای تفاوت هایی در نسبت ابتلا مرد به زن، پراکندگی سنی و پروتکل های درمانی به کار رفته بود. از این رو مد نظر قرار دادن الگوهای جغرافیایی بیماری جهت درمان هر چه بهتر بیمار توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: کلید واژه: سندرم گیلن باره، درمان، سندرم گیلن باره، همه گیرشناسی
  • سیدعلی مسعود صفحه 61
    مقدمه و هدف
    سکته مغزی اختلال ناگهانی عملکرد مغزی است که به علت اختلال عروقی ایجاد می شود. ایسکمی شایع ترین علت سکته مغزی است، سکته مغزی سومین علت مرگ و میر در امریکاست. در بررسی ها مشخص شده که منیزیوم و پتاسیم اثرات نوروپروتکتیو قابل توجهی دارند، هم چنین ارتباط این دو ماده با فشارخون و ریسک فاکتورهای دیگر سکته مغزی شامل هیپرتری گلیسیریدمی و بیماری قلب و عروق ثابت شده است. با توجه به شرایط فوق بر آن شدیم که سطح سرمی پتاسیم و منیزیوم در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک را بررسی کنیم.
    روش کار
    در این مطالعه مورد- شاهدی 130 نفر بیمار سکته مغزی ایسکمیک با 130 نفر افراد بدون سکته مغزی که به مراکز درمانی کاشان مراجعه کرده بودند مقایسه گردیدند بیماران و گروه شاهد از نظر سن و جنس یکسان بودند و سطح سرمی پتاسیم و منیزیوم آنها بررسی و نتایج با آزمون آماری t-test آنالیز و تحلیل گردید.
    نتایج
    از 130 نفر گروه شاهد و 130 نفر گروه مورد بطور یکسان، 68 نفر مرد و 62 نفر زن بودند، متوسط سنی افراد گروه مورد 73.8±9.7 سال و گروه شاهد 73.7±9.5 بود. میانگین سطح سرمی منیزیوم و پتاسیم در گروه شاهد به ترتیب 4.67±0.46 meq/L و 1.98±0.28 بود و در گروه مورد به ترتیب 3.83±0.38 و 1.44±0.32 میلی اکی والان بر لیتر بود و نشان داد که میانگین سطح سرمی پتاسیم و منیزیوم بیماران نسبت به گروه شاهد بطور معنی داری پایین تر می باشد (Pv= 0.0005).
    نتیجه نهایی: میزان سطح سرمی پتاسیم و منیزیوم بطور قابل توجهی در بیماران سکته مغزی نسبت به گروه شاهد پایین تر می باشد شاید بتوان به نقش پیشگیرانه این دو عنصر در بروز سکته مغزی پی ببریم و بتوانیم با استفاده از مکمل های غذایی با محتوای بیشتر پتاسیم و منیزیم در رژیم غذایی از بروز سکته مغزی جلوگیری کنیم.
    کلیدواژگان: آترواسکلروز، پتاسیم، سکته مغزی، منیزیوم
  • طاهره معصوم، فرزاد مجرد، کژال اختری صفحه 64
    مقدمه و هدف
    شاخص DMFT (Decay, Missing, Filling Teeth) بهترین شاخص همه گیر شناختی پوسیدگی در دندانپزشکی است و بیانگر وضعیت بهداشت دهان و دندان در یک جامعه است که با توجه به آن، می توان به طرح ریزی و اجرای برنامه های پیشگیری و خدمات درمانی برای همه افراد جامعه پرداخت. هدف از این پژوهش، تعیین وضعیت شاخص DMFT مولر نخست دایمی (DMF6) در دانش آموزان 12 ساله شهر همدان در سال 1384 می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی- مقطعی با استفاده از سوند و آیینه و در زیر نور طبیعی، چهار مولر نخست دایمی در 480 دانش آموز 12 ساله دختر و پسر از نظر پوسیدگی، پرکردگی و از دست رفتن، معاینه شده و بر پایه وضعیت آنها، DMF6 برای هر فرد به دست آمد. اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون آماری c2 و ضریب همبستگی پیرسون آنالیز گردید.
    نتایج
    میانگین DMF6 برابر با 2.17±1.39 بود. میانگین DMF6 در دختران (2.22) بیشتر از پسران (2.12) بود، ولی از نظر آماری این تفاوت معنادار نبود. 72.9 درصد از دختران و 72.5 درصد از پسران دارای پوسیدگی به درجه های گوناگون در دندان های مولر نخست دایمی خود بودند. 1.3 درصد از دختران و 2.5 درصد از پسران، حداکثر یک مولر از دست رفته داشتند. از نظر میزان پوسیدگی و میزان دندان های از دست رفته، بین دختران و پسران تفاوت آماری معنادار وجود نداشت. 22.5 درصد از دختران و 11.7 درصد از پسران، دارای پرکردگی در دندان های مولر نخست دایمی خود بودند و این تفاوت، معنادار بود 26. (P<0.05) درصد از کل جمعیت مورد بررسی، هیچ دندان سالمی نداشتند و تنها 18.8 درصد جمعیت همه دندان های مولر نخست آنها سالم بود. میزان 72.7 درصد جمعیت دارای پوسیدگی، 1.9 درصد دارای دندان از دست رفته و 17.1 درصد دارای پرکردگی بودند.
    نتیجه نهایی: این بررسی نشان داد، که مشکل اصلی جمعیت مورد بررسی پوسیدگی های درمان نشده دندان بود و پوسیدگی دندان، بیشترین سهم را در میزان شاخص DMF6 به خود اختصاص داد.
    کلیدواژگان: دانش آموزان، دندان آسیا، شاخص دندان های پوسیده، کشیده و پرشده
  • گزارش های موردی
  • امیر درخشانفر، حمیدرضا خورشیدی، علی قلعه ایها صفحه 69
    مقدمه
    ارزیابی و درمان اجسام خارجی در رکتوم نیازمند معاینه و شرح حال دقیق می باشد. موارد بیماری که در اثر فروبردن اجسام خارجی بداخل رکتوم و رکتوسیگموئید گزارش شده است اغلب بعلت، تجاوزات جنسی، اقدام شخصی جهت ارضای جنسی و فرورفتن اتفاقی بوده است.
    معرفی بیمار: در این گزارش بیماری 49 ساله مذکر معرفی می گردد که به علت فرو بردن یک بطری پلاستیکی جهت ارضای جنسی و گیر کردن آن در رکتوسیگموئید به بخش اورژانس مراجعه نموده بود. در معاینه توشه رکتال بطری و جسم خارجی لمس نگردید و در لمس شکم ناحیه هیپوگاستریک ترجیحا چپ تندرنس ملموس بود و در گرافی شکم، تصویر بطری پلاستیکی در رکتوسیگموئید و رویت هوا داخل آن و قالب بطری تشخیص داده شد. تلاش جهت خارج کردن آن از طریق مقعد بعلت بالا بودن و بزرگ بودن بطری مقدور نشد و رکتوسیگموئیدوسکوپی موفق نبوده و صرفا در نواحی فوقانی رکتوم هیپرمی شدید مخاطی مشهود و در ناحیه سیگموئید کف بطری مشاهده شد. لذا بیمار لاپاراتومی شده و بطری از طریق سیگموئید و برش روی آن خارج گردید.
    نتیجه نهایی: در موارد جسم گیر کرده در رکتوم اجسام اغلب با کمک وسایل و از طریق مقعد خارج می شوند. در موارد نادر و اجسام گیر کرده بزرگ در نواحی فوقانی رکتوم و رکتوسیگموئید خصوصا اگر ماهیت اجسام فوق سخت و انعطاف اندکی داشته باشند و قدرت مانور جراح با وسایل جهت خروج آنها اندک و یا مقدور نباشد و احتمال نکروز مخاطی نیز برود، از نظر درمانی معضل بوده و نیاز به لاپاراتومی جهت خروج آنها لازم می شود.
    کلیدواژگان: اجسام خارجی، جراحی، راست روده
  • چکیده مقالات به زبان انگلیسی
    صفحات 331-15